موزه هنر های معاصر کجاست؟
موزه هنر معاصر تهران یکی از سر شناس ترین موزه های ایران است که در سال 1356 با تلاش و ایده فرح پهلوی در بوستان لاله شهر تهران ساخته شد. بنای این موزه در ضلع شمالی بلوار کشاورز و غرب پارک لاله و در زمینی به وسعت ۲۰۰۰ مترمربع واقع شده که پیرامون آن فضایی سبز و زیبا موسوم به پارک مجسمه با تندیسهایی ارزشمند از هنرمندان پر آوازه معاصر ایران و جهان قرار گرفتهاست.
بنای موزه را کامران دیبا، یکی از معماران برجسته و پیشرو در ایران با سبک معماری مدرن و با الگو گرفتن از عناصر معماری سنتی همچون بادگیر های شهرهای کویری ایران ساخته است.علاوه بر آن هشتی، چهارسو و گذرگاه هم در آنجا کار گذاشته شد تا همگی با هم، روح ایرانی را در وجود این بنا دمیده باشند.
دیبا هیچ وقت ابایی از گفتن این حرف نداشت که، از کارهای معماران مدرن دنیا همانند لوکوربوزیه و فرانک لوید رایت، الهام گرفت. موزه هنرهای مدرن نیویورک، بنایی بود که دیبا هنگام طراحی و ساخت اثر خود دائما چشم به آن داشت، به همین خاطر هم بسیاری از هنرمندان و علاقهمندان هنر معماری، با دیدن نمونه ایرانی، به یاد نمونه آمریکایی افتادهاند. البته که تاکنون هیچ متخصصی ضمن مقایسه این دو، منکر کار ارزشمند و اصیل دیبا نشده است.
گنجینه ی دائمی موزه بیشتر از 3000 اثر از نخبگان هنر های تجسمی است، که 400 اثر آن از ارزش بالایی برخوردار است .یکی از برجسته ترین هنرمندانی که دیبا از آثارش در خلق فضاهای موزه به ویژه باغ مجسمه استفاده کرد. پرویز تناولی بود که ارزش و اعتبار بسیاری را در میان هنرمندان دنیا دارا بود و آثار ارزشمند او همچون مجسمه ی هیچ هنوز هم در بازار جهانی فروش بالایی دارد.
معماری موزه
این بنا دارای دو ورودی است. ورودی اصلی آن در جانب غرب بنا از سوی خیابان کارگر در نظر گرفته شده است و ورودی کارکنان از سمت پارک لاله، خصوصی است. ساختمان موزه در جنوب زمین و باغ مجسمه قرار دارد. بنای موزه به صورت مجموعهای از احجام متنوع طراحی شده است که نسبت به خیابان اصلی به اندازهی 45 درجه چرخیدهاند. بر فراز این احجام چرخیده، نورگیرهایی همشکل با مقیاسهای مختلف واقع شده که بهجز چهار نورگیرِ فراز ورودی همگی برای اجتناب از نور مستقیم آفتاب، رو به سوی شمالشرق دارند.
فضاهای موزه عبارتند از: سرسرای مرکزی، بخش نمایشگاهی، سینماتک (سالن اجتماعات)، کتابخانه، غرفهی فروش کتاب، غذاخوری، بخش اداری، ثبت و نگهداری و نگهبانی از آثار، فضاهای خدماتی و پشتیبانی موزه.
ساختمان موزه از دو بخش کلی بهصورت مجموعهای از فضاهای بسته و حیاط میانی تشکیل شده است. فضای بستهی موزه به صورت حلقوی است و این حلقه شامل هفت حجم اصلی میباشد.
گالری بندی و فضاها
ساختمان موزه از دوبخش کلی، مجموعه ای از فضاهای بسته و حیاط میانی، تشکیل شده است. فضای بسته موزه حلقوی است و واجد هفت فضای اصلی می باشد، سرسرای اصلی و سپس گالری ها به ترتیب و پشت سر هم پیرامون حیاط مرکزی و به تناسب شیب سه درصدی زمین، سازماندهی شده اند.
حلقهی نخست، سرسرای اصلی ساختمان را تشکیل میدهد که “گالری شمارهی یک” خوانده میشود. حرکت بازدیدکننده از این سرسرا-گالری در تراز ورودی آغاز میشود، با طی مسیر در گالریهای بعدی، فرد بهتدریج در داخل زمین فرو میرود و در نهایت به سطح زیرین گالری شمارهی یک باز میگردد. طرح گالریها نسبتاً شبیه هم است. در این میان، طرح گالریهای یک تا پنج (آخرین گالری) که محور اصلی ساختمان موزه را میسازند با گالریهای دیگر تفاوت دارد. راهروها به صورت شیبراهه طراحی شدهاند و حرکت را در فضای داخلی موزه پدید میآورند. این راهروها در هماهنگی کامل با گالریها هستند.
در سازماندهی فضاهای بستهی موزه، سرسرای اصلی (یا همان گالری شمارهی یک) نقطهی آغاز و همینطور پایان حرکت بازدیدکننده است. سرسرای اصلی، قاعدهای به شکل یک هشتضلعی نیمهمنظم و طاقی بلند دارد؛ نورگیر سقفی بزرگ آن در بالای حفره و شیبراههی میانی نشانهی اهمیتی است که طراح برای فضای میانی و بهتبع آن برای کل سرسرا قائل بوده است. از طرفی، سرسرا گرهی ارتباطی مهمی نیز به حساب میآید، چرا که علاوه بر پیوند با ورودی و زنجیرهی گالریهای دیگر، ارتباط با طبقهی پایین و ارتباط با کتابفروشی و دسترسی به رستوران نیز از همین مکان میسر میشود. ارتباط سرسرای اصلی با طبقهی زیرین آن نیز واجد نکتهی قابل توجهی است. این ارتباط قوی توسط فضای تهیِ میانی (وُید) و یک شیبراههی مهم صورت پذیرفته است. در مرکز موزه و در پایینترین نقطه که شیبراهه به آن منتهی میشود، فضایی به شکل هشتیهای معماری ایرانی طراحی شده که در وسط آن حوضی شبیه به حوضخانههای ایرانی قرار دارد. این حوض توسط هنرمند ژاپنی، نوریوکی هاراگوچی در ایران ساخته شده است.
سادگی رعایت شده در پلان و احجام و شکل گیری آزادانه فضاها، طراحی نامتقارن، ساختار هندسی و مدولار پلان، استفاده از عناصر و مفاهیم معماری گذشته مانند درونگرایی، برونگرایی، سلسله مراتب، تناسبات، حیاط مرکزی، بادگیر و نظایر آن بیانگر تاثیر جنبش های پسا مدرنیسم در معماری، به ویژه گرایش هایی که به تندیس گرایی و کاربرد خشن و خام مصالح تمایل دارند، می باشند.
جداره و بازشو ها
دیوارهای ساختمان موزه، بسته و کم روزنه هستند و از انعکاس فضاهای خارج به داخل جلوگیری کرده و به این سبب احجامی توپر و سنگین و قلعه مانند می سازند که درونش نفوذ ناپذیر و محکم، رمز آلود و درونگرا جلوه می کند و با نور گیری های سهمی شکل که بر فراز ساختمان و در امتداد یکدیگر قرار گرفته اند، ساختمان را به تندیسی از سنگ و بتن در دامن محوطه ای وسیع و سر سبز تبدیل کرده اند. ساختمان با ترکیب نورگیرها و همین طور حجم های متنوع و گوناگون مخاطب را متوجه سیمای خود می سازد و به تماشا وا می دارد. شکل نورگیرها یاد آور باد گیرها در شهر های سنتی کویری است و فرو رفتن تدریجی ساختمان در دل زمین، امری که در شهر های کویری رخ می دهد، و به تبع آن بالا و پایین رفتن احجام و نورگیرهای متعدد، سیمای بیرونی را به مجموعه ای از بناها درشهر های سنتی، یا به عبارتی به یک بافت سنتی شبیه می سازد. بافتی که البته از نظم و انضباط برخوردار است.
مصالح
مصالح نمای ساختمان و نحوه ترکیب آنها نیز درایجاد این نوستالژی بی تاثیر نیست. دیوارها با ترکیبی از سنگ های بادبر نارنجی و بتن کرم رنگ اجرا شده اند. سنگ های بادبر از کف تا ارتفاع چهار ـ پنج متری امتداد می یابند و ازحاشیه بتنی یک متری که بخش بالایی نماها را می سازد، با درز ظریفی جدا شده اند. انتخاب این سنگ بادبر برای نما ها، بنا را سنگین و سنتی نشان می دهد. و قاب بندی این دیوارهای سنگی بابتن، این مصالح را لطیف تر از حالت عادی نشان می دهد. و ازطرفی رنگ کرمی بتن و ترکیب آن با سنگ های لاشه باعث شده ساختمان رنگ و بوی معماری کاهگلی کویری را به ذهن متبادر سازد.
در پایان اگر علاقهمند به مقالات مربوط به آموزش دکوراسیون داخلی هستید، پیشنهاد میکنیم بخش آموزش دکوراسیون داخلی رایگان را از دست ندهید!
مترجم: سرکار خانم مهندس مرجان تاجیک