House No.10 / USE Studio
خانه ای قدیمی با زبانی امروزی در اصفهان : خانه شماره 10
خانه: این پروژه به بررسی “خانه” نه تنها به عنوان یک نوع معماری بلکه به عنوان بخشی از زندگی روزمره و هویت ما میپردازد، که فراتر از هر مکان فیزیکی بوده و بازتابدهنده رابطه ما با خود، دیگران و جهان اطراف است. مفهوم “خانه” در ایران و جهان طی چند دهه اخیر دستخوش تغییرات چشمگیری شده است، اما میتوان گفت نقطه عطف این تغییرات در ایران در دهه ۱۳۳۰ بوده است. در آن زمان، به دلیل افزایش جمعیت شهری از یک سو و افزایش درآمد نفتی و سیاستهای نادرست دولتها از سوی دیگر، “خانه” به کالایی سودآور برای تولید سرمایه تبدیل شد. این روند در دهه ۱۳۵۰ توسط دولت بیشتر بوروکراتیک شد و “خانه” و مسکن به مهمترین حوزه سرمایهگذاری در ایران تبدیل شد.
اما برای ما در فرآیند طراحی “خانه شماره ۱۰ جلفا”، فرصتی برای جستجوی معنای معاصر عمیقتر از “خانه” وجود دارد. بنابراین، این پروژه میکوشد تا به طور مؤثر با زمینه خود تعامل کند و به مکانی امن و آرام تبدیل شود که بتواند بخشی از آرامش از دسترفته ساکنان خود را بازیابد. اکنون سوال این است که آیا بازیابی معنای معاصر “خانه” در پاسخ به شرایط کنونی میتواند فضای زیست بهتری و مقاومتری برای انسانهای امروز در این جغرافیای سخت و با مواجهه با این چالشها فراهم کند؟
“خانه شماره ۱۰” در محله جلفا، در کنار کلیسای وانک واقع شده است؛ مکانی که به دستور شاه عباس صفوی ۴۰۰ سال پیش برای جابجایی ارامنه از زایندهرود به اصفهان تعیین شد. کلیسای وانک، کلیسای مریم، بیتالحَم، میدان جلفا و خانههای تاریخی هنوز به عنوان شواهد ملموس معماری و سبک زندگی آن مردم باقی ماندهاند. امروزه، ارامنه اکثریت ساکنان این محله را تشکیل نمیدهند، زیرا جمعیت قابل توجهی از آنها در دهههای اخیر مهاجرت کردهاند. از سوی دیگر، به دلیل موقعیت و پتانسیل گردشگری این محله، بسیاری از فضاها به کافه و رستوران تبدیل شدهاند و این محله به مکانی برای گذراندن اوقات فراغت شهروندان و گردشگران تبدیل شده است.
در این فرآیند، “خانه” و سکونت دائم که به طور روزمره در این منطقه وجود داشت کاهش یافته و فضاهای تجاری و گردشگری جایگزین شدهاند. اگرچه ایجاد فضاهای عمومی و زیرساختهای گردشگری جنبههای مثبت بسیاری برای شهر دارد، اما این روند، در صورت ادامه بدون برنامهریزی و در نظر گرفتن تمامی ابعاد موضوع، پیامدهای منفی خواهد داشت. یکی از مهمترین پیامدهای آن از دست رفتن “بافت اجتماعی” است که با حذف ساکنان دائم و زندگی روزمره آنها از این زمینه به دست میآید. اکنون سوال این است که چگونه “خانه” و مسئله سکونت، به عنوان مهمترین اجزای شهر، میتوانند در تغییرات فیزیکی، اجتماعی و فرهنگی زمینه اطراف مؤثر باشند؟